به گزارش شهرآرانیوز، «چراغ افروخته» روایتی صمیمی از احوال و اندیشههای دکتر محمدعلی موحد است، اثری که به گفته نویسندهاش، بیش از هر چیز بر حفظ لحن و بلاغت گفتار این اندیشمند تأکید دارد. سعید رضا دوست، نویسنده این کتاب، از سالهای طولانی همراهی با دکتر موحد سخن میگوید، از شیوه نگارش کتاب و از اهمیت ثبت و مستندسازی سخنان او. در این گفتوگو، او از تجربههای شخصی خود در نگارش این اثر و جایگاه ویژه دکتر موحد در فرهنگ و دانش ایران سخن گفته است که در ادامه میخوانید.
سعید رضادوست درباره شیوه روایت در چراغ افروخته میگوید: این کتاب، که عنوان فرعی خردهروایتهایی از احوال استاد دکتر محمدعلی موحد را دارد، بیش از هر چیز باید لحن خودِ سوژه را حفظ میکرد. در این خردهروایتها تلاش کردم تا بلاغت و شیوه گفتاری دکتر موحد را نگه دارم، بهگونهای که مخاطب هنگام خواندن کتاب، صدای او را در ذهنش بشنود. همچنین، خودم را از روایت حذف کردم تا مخاطب بتواند بهطور بیواسطه با دکتر موحد روبهرو شود، گویی زانو به زانوی او نشسته و گرمای حضورش را حس میکند.
او از نخستین آشناییاش با آثار دکتر موحد چنین توضیح میدهد: من از هجدهسالگی که دانشجوی حقوق بودم، با آثار استاد آشنا شدم. چندساحتی بودن دکتر موحد برایم الهامبخش بود. همانطور که جلال ستاری میگوید، او برایم از مقوله جانهای آشنا بود. مطالعه آثار او و سپس درک حضورش، که به دوستی و شاگردی دیرپا انجامید، مرا با دانش، بینش و، مهمتر از آن، منش او آشنا کرد.
جذابیتهای استاد موحد در حوزههای گوناگون چنان فراوان است که هر یک بهتنهایی میتوانست دلبستگی علمی و عاطفی ایجاد کند؛ از حقمداری و استدلالورزی گرفته تا شفقت، کلاننگری، معنویت و روشمندی. او شخصیتی متوازن و وجودی توسعهیافته دارد. در محضر بسیاری از بزرگان فرهنگ و هنر بودهام، اما استاد موحد یک استثنا است.
نویسنده و روایتگر کتاب «چراغ افروخته» تصریح میکند: در این سن بلند، استاد همچنان ناظری آگاه و هوشمند برای ایران و جهان است. هر دیدار با او سرشار از جزئیات است. حافظهای کمنظیر دارد و با دقتی بیمانند، جویای احوال آشنایان و اوضاع اجتماعی است. هنر بزرگ دکتر موحد توجه به جزئیات است، همانگونه که در یادداشتی که برای صدسال و یک روزگی او نوشتم، به این موضوع اشاره کردم.
رضا دوست درباره انگیزه نگارش این کتاب بیان میکند: من بیش از پانزده سال، آنچه را که استاد موحد بر زبان میآورد، ثبت میکردم و شبها آنها را مینوشتم. در دوران کرونا، این مکتوبات را دستهبندی و ویرایش کردم. ایده اولیه را با جناب مصطفی ملکیان در میان گذاشتم. او بسیار استقبال کرد و تشویقم کرد که کار را به سرانجام برسانم. متن اولیه را با استاد موحد بازخوانی کردیم و پس از تکمیل، جناب ملکیان با مهری همیشگی مقدمهای برای آن نوشت.
او تأکید میکند: هدف من مستندسازی و ثبت سخنانی بود که در صورت مکتوب نشدن از بین میرفتند. در مقدمه کتاب هم آوردهام که این اثر نقد و تحلیل آموزههای استاد موحد نیست، بلکه مجالی برای ثبت و ضبط سخنان اوست. دکتر موحد همواره بر، چون وچرا تأکید دارد و از جوانان میخواهد که آثارش را مورد حسابکشی قرار دهند.
نویسنده و روایتگر کتاب «چراغ افروخته» با بیان اینکه جامعه امروز ما از داشتن الگوهایی که بتوانند مخاطبان گستردهای را تحت تأثیر قرار دهند، تهی شده است، میگوید: دکتر محمدعلی موحد نهتنها برای ایرانیان، بلکه برای اهالی معنا در سراسر جهان یک سرمایه ارزشمند است.
رضادوست با اشاره به تعبیر دکتر شفیعی کدکنی از استاد موحد توضیح میدهد: او یکی از چند مردِ کاملِ عصر ما است. بهرهگیری از میراث فکری او در حوزههای گوناگون ممکن است؛ چه در اندیشه حقوقی، چه در عرفانپژوهی، چه در تاریخ و چه در ترجمه. از موحد میتوان حقخویی، استدلالورزی، معنویتاندیشی، کلاننگری و امیدوارانه زیستن را آموخت.
او همچنین از اثری دیگر درباره استاد موحد خبر میدهد: در گذشته، طی دو یادداشت، برخی از آموزههای استاد را بررسی کردهام. علاوه بر آن، رسالهای را آماده کردهام که به این موضوع میپردازد و امیدوارم بهزودی منتشر شود.
نویسنده و روایتگر کتاب «چراغ افروخته» اشاره میکند: من بارها این کتاب را بازخوانی کردهام و در هر بار، در چشمه دانش، بینش و منش دکتر موحد غوطه خوردهام. تمام تلاشم این بوده که انسانی بهتر شوم. اگر نتیجه مطلوب نبوده، ایراد از گیرنده است، نه فرستنده!